وكالتنامه اي كه به صورت شرط ضمن عقد خارج لازم تنظيم شده باشد قابل فسخ نمي باشد

 پرونده كلاسه : 80 / 914       تاريخ : 18 / 5 / 80

شماره دادنامه : 1276

مرجع رسيدگي شعبه 1002 دادگاه عمومي تهران

خواهان : …    خوانده

خواسته فسخ وكالت نامه

گردشكار : خواهان دادخواستي به خواسته فوق به طرفيت خوانده بالا تقديم داشته كه پس از ارجاع به اين شعبه و ثبت به كلاسه فوق و جري تشريفات قانوني در وقت مقرر دادگاه به تصدي امضاء كننده زير تشكيل است و با توجه به محتويات پرونده ختم رسيدگي را اعلام و به شرح زير مبادرت به صدور راي مينمايد.

راي دادگاه

در خصوص دعوي آقاي … بطرفيت آقاي … بخواسته صدور حكم بر فسخ وكالت نامه هاي شماره81595 - 21 / 4 / 1378 و 70812 - 21 / 6 / 1378 و 2957 - 12 / 12 / 77 و 70838 - 28 با اين توضيح كه خواهان مدعي گرديده به موجب قراردادهاي وكالت خوانده وكيل وي در مراجعه به كليه ادارات سازمانها و دوائر دولتي و غير دولتي جهت رتق و فتق امور اداري و اجرائي و استيفاء حقوق وي بوده از تاريخ انعقاد عقد وكالت تاكنون موضوع وكالت را بدفع الوقت گذرانده و هيچ عملي در راستاي مورد وكالت به عمل نياورده چون عدم اجراي مفاد وكالت نامه ها به حقوق وي خلل و خدشه وارد نموده لذا مراتب طي اظهارنامه شماره 373 مورخه 13 / 3 / 80 به وي ابلاغ و در موعد مقرر صورت حسابهاي مورد وكالت و اقدامات ناشي از آن را ارائه ننموده فلذا اقامه قرارداد وكالت براي وي ميسر نبوده درخواست فسخ وكالت نامه هاي شماره موصوف را استدعا نموده است

 خوانده دعوي طي لايحه تقديمي ايراد عدم صلاحيت دادگاه به رسيدگي پرونده را ادامه داشته كه چون مطابق مقررات ماده 11 قانون آئين دادرسي تقسيم بندي حوزه قضائي به مجتمع يا ناحيه و غيره تأثيري در صلاحيت عام محاكم مستقر در آن نخواهد داشت و مجموعه تهران يك حوزه قضائي تلقي ميگردد لهذا ايراد بعمل آمده مردود اعلام ميگردد و راجع به سمت خواهان در فسخ وكالت نامه هاي شماره 81595 - 21 / 4 / 78 و 2957 - 12 / 12 / 77 نظر باينكه تنظيم وكالت نامه از سوي اشخاصي غير از خواهان صورت گرفته و دليل مثبت سمت خواهان در اقامه دعوي اقامه  ابراز نشده لهذا اين بخش از ايراد وارد بوده و مستنداَ به مقررات ماده 2 قانون آئين دادرسي مدتي و بند 10 ماده 84 قانون مرقوم اين بخش از دعوي منتهي به صدور قرار رد ميگردد و اما در ماهيت نسبت به ساير وكالت نامه هاي مورد ادعا نظر باينكه شرط عدم عزل وكيل تا خاتمه عمليات محدوديت آزادي اراده و شخصيت موكل را در بر دارد زيرا معلوم نيست خاتمه عمليات چه زماني است فلذا شرط مذكور در قرار داد وكالت بر خلاف نظم عمومي و ماهيت مقتضاي عقد وكالت بوده و انعقاد چنين شرطي ضمن عقد لازم ماهيت و طبيعت عقد وكالت را از بين نمي برد و آنرا تبديل به عقد لازم نمي نمايد زيرا لازمه پذيرش جواز تبديل عقد وكالت با شرط عدم عزل وكيلي به عقد لازم مقتضي عدم انحلال آن با فوت يكي از طرفين است كه با ماهيت آن و مقررات ماده 678 قانون مدني در تعارض است لهذا با احراز عقد وكالت نظر باينكه نيابت وكيل در انجام مورد وكالت آنچنانكه از مفاد قرار داد وكالت مستفاد ميگردد تعهد به نتيجه بوده به اين معنا كه وكيل تمام تمهيدات و مقدمات لازم براي كارهاي اداري آن قسمت از پلاكهاي مورد وكالت كه در اجراي طرح خيابان كشي و احداث جاده يا كمر بند سبز از شهرداري و وزارت راه و ترابري قرار گرفته ميبايستي تا مرحله تنظيم سند رسمي انتقال انجام دهد و در تعهد به نتيجه اثبات موضوع وكالت بعهده وكيل بوده برخلاف ادعاي وي كه بيان داشته اقامه دليل عدم انجام مورد وكالت بعهده موكل مي باشد از طرفي وكيل با وصف ابلاغ اظهار نامه دليلي كه متضمن اجراي مورد وكالت باشد بنحويكه مورد وكالت را آماده تنظيم سند رسمي انتقال نمايد اقامه و ابراز ننموده و از آنجائيكه وكالت در زمره عقود اذني قرار داشته و تا ماداميكه اذن موكل برقرار است وكالت آثار حقوقي خويش را در برخواهد داشت و نظر باينكه مستنبط از درخواست قرار داد وكالت سقوط اذن و استناد به از وكالت است و مستند فسخ نيز راجع به تعدي و تفريط وكيل از اجراي مورد وكالت مي باشد لهذا دادگاه اراده موكل در اعلام فسخ قرار داد را به اعتبار ماهيت و طبيعت عقد وكالت و بلحاظ عدم اجراي مورد وكالت ثابت دانسته حكم بر فسخ وكالت نامه هاي شماره 70812 - 21 /6 /1378 و70811 - 28 / 6 / 78 صادر و اعلام ميدارد. راي صادره حضوري بوده و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجديد نظر خواهي در مراجع تجديد نظر استان تهران خواهد بود .

رئيس شعبه 1002 محاكم عمومي تهران - محدثي

 

 

 

وكالتنامه اي كه به صورت شرط ضمن عقد خارج لازم تنظيم شده باشد قابل فسخ نمي باشد

 

تاريخ رسيدگي : 30/5/69

شماره دادنامه : 367/22

مرجع رسيدگي : شعبه 22 ديوان عالي كشور

خلاصه جريان پرونده :

معترض دادخواستي در تاريخ 7/11/68 به طرفيت معترض عليها به خواسته ابطال وكالتنامه شماره 108126-29/10/67 و عزل وكيل به نام خوانده فوق به پيوست فتوكپي وكالتنامه مزبور و فتوكپي شناسنامه خواهان فتوكپي نامه شماره 629915-22/1/68 محضر اسناد رسمي و يا ازدواج و طلاق (302 –131) به دادگاه تسليم نموده و اظهار كرده خوانده قبلا" همسر اينجانبه بود كه بر اثر وجود 2 فرزند از علاقه اينجانب به زندگي اطلاع داشت با عنوان نمودن اينكه چون شما پولي و خانه اي نداري به اسمم بكني لازم است جهت دلگرمي حق طلاق را به من بدهي تا اين كه من وكالتنامه فوق را به وي دادم و 2 ماه بعد خود را مطلقه نمود حالا هم قصد خروج از كشور و قصد اقامت در كشور بيگانه دارد و چون با خروج فرزندم از كشور موافقت ندارم لذا تقاضاي ابطال وكالتنامه مزبور و عزل وكيل را از دادگاه مينمايم دادگاه با تعيين وقت به دعوي مزبور رسيدگي نموده خوانده در اولين لايحه تقديمي دفاعا" اعلام نموده كه خواهان وكالتي كه به وي داده شامل 2 نكته است مورد اول راجع به طلاق است كه انجام شده مورد دوم دادن اختيارات به من تا مدت كبارت دخترم (ش) سه ساله و حتي با خروج از كشور و تا مدت 20 سا ل هم حق عزل و كيل را خواهان از خود ساقط كرده و طلاق هم بر اثر ناسازگاري وي انجام و چون خواهان پسر 6 ساله مان را در نزد خود دارد و مي خواهد دخترم را هم از من بگيرد وكالتنامه هم طبق قانون تنظيم شده لذا تقاضاي رد دعوي خواهان را مي نمايم

 خواهان طي لايحه اعلام نموده وكالتي كه بخوانده داده ام براي دلگرمي وي بود با ايجاد اختلاف و قهرهاي دراز مدت و با رفتن به خانه پدرش مرا از ديدار فرزندانم محروم نمود آخر هم موجب از هم پاشيدگي زندگي ام شد و اظهارات وي كذب بوده و سر دفتر هم به من گفته بود ذكر كلمه غير قابل عزل تاثيري در وكالت ندارد و خوانده جلو خويشاوندانش براي اينكه علاقه مرا نشان دهد قطعه چك بدون تاريخ به مبلغ بيست ميليون ريال از من گرفته كه به اين و آن نشان دهد ضمنا" عليرغم وعده هاي خود بر خلاف وكالت من عمل كرده در پايان به شرح دادخواست تقاضاي عزل وي را از وكالت مي نمايم

 دادگاه پس از انجام رسيدگي و كسب نظر آقاي مشاور مالا طبق نظريه مورخ 11/2/69 به خلاصه اينكه در خصوص دعوي خواهان داير به ابطال وكالتنامه 108129 مورخ 11/10/67 و نتيجتا" عزل وكيل (خوانده ) از وكالت هر چند كه عقد وكالت از عقود جائز و هر آن قابل فسخ مي باشد ولي نظر به اينكه طرفين مي توانند به طرق قانوني و گنجاندن وكالت وكيل به صورت شرط نتيجه با شرط فعل ضمن عقدي از عقود لازم با شرط عدم عزل وكيل به موجب عقد مذكور و بر فرض وقوع عقد وكالت به صورت جداگانه اي آن را از حالت متزلزل عقود جائز خارج كرده و جنبه الزام آور به آن بدهند صرف نظر از طرق مذكور كه با توجه به پيشينه الزام آور نبودن تعهدات ابتدايي خارج از اشكال عقود معينه لازم مرسوم گشته و اصولا" با وجود ماده 10 قانون مدني كه قراردادهاي خصوصي را در صورت عدم مخالفت با قانون بين طرفين نافذ و لازم الاجراء مي داند نيازي به طي طرق مذكور نمي باشد و با عنايت به مندرجات وكالتنامه مستند به موارد مندرج در آن منصرف از دامنه مشمول ممنوعيت هاي مندرج در ماده 959 قانون مدني نيز مي باشد و از طرفي به موجب ماده اخير اشخاص نمي توانند به طور كلي حق تمتع و يا حق اجراء تمام يا قسمتي ا ز حقوق مدني را از خود سلب نمايند و به طور جزئي سلب بعضي از آنها ممنوعيت قانوني ندارد و نظر به اينكه برابر عرف مسلم وكالت هاي با سلب حق عزل معمولا" همراه با اخذ امتيازاتي از طرف مقابل (موكل) به اشكال مختلف مادي و معنوي مي باشد و نظر به اين كه دليل موجهي از ناحيه خواهان تقديم نشده خوانده نيز ضمن رد دعوي به الزام آور بودن عقد مذكور بين طرفين استناد كرده است عليهذا نظر دادگاه بر الزام آور بودن عقد مذكور و بطلان دعوي خواهان اعلام مي گردد

 پس از ابلاغ نظريه و اعتراض خواهان دعوي به آن پرونده به ديوان عالي كشور و اصل و به شعبه 22 ارجاع شده خلاصه اعتراضاتي تكرار مطالب قبلي وي مي باشد .

هيات شعبه در تاريخ بالا تشكيل است پس از قرائت گزارش عضو مميز و بررسي اوراق پرونده مشاوره نموده چنين نظر مي دهند :

 به نظريه صادره ايرادات زير وارد است :

1 - معلوم است كه چنانچه منظور خواهان از دعوي مطروحه ابطال وكالتنامه تنظيمي بوده باشد ديگر موردي براي عزل و يا انعزال وكيل باقي نمي ماند و چنانچه منظور خواهان بيان عزل وكيل بوده باشد در اين صورت صرفا" وكالتنامه منفسخ شدني است و موردي براي ابطال آن باقي نمي ماند بنا به مراتب اقتضاء داشت كه دادگاه دقيقا" مشخص مي نمود كه منظور خواهان از دادخواست تقديمي صرفا" عبارت از ابطال وكالتنامه به دليل اين كه ( با مقدمه چنين و تمهيدات بسيار مرا مجبور نموده وكالت خود را در تاريخ … به ايشان داده… ) است و يا عبارت از عزل وكيل فسخ وكالت است هر چند فعلا" برابر اعتراضيه خواهان محلي براي رسيدگي به اين موضوع وجود ندارد و اعتراض خواهان صرفا" بر محور عدم تحقق عقد خارج لازم دور مي زند .

2 - مسلم است كه وكالت دادن به ديگري اگر در ضمن عقد خارج لازم شرط شود مانند شرط نمودن عدم عزل وكيل از وكالت داخل در عنوان عام شرط لازم است و نيز مسلم است كه عقد وكالت في حد نفسه عقدي جائز است و چنانچه شرطي در ضمن عقد مزبور كه جائز است ذكر شود بنا بر فتواي معتبر آن شرط نيز مانند خود عقد لازم الوفاء نيست با اين وضعيت و با توجه به اينكه در مانحن فيه امكان فسخ وكالتنامه تابع صحت يا عدم صحت عزل وكيل است و با عنايت به اينكه در متن وكالتنامه مدركيه به سلب حق عزل وكيل در ضمن عقد خارج لازم تصريح شده اقتضاء داشت كه دادگاه در ارتباط با اين موضوع كه در لايحه اعتراضيه معترض نيز بيان شده نظر صريح و واضح خود را اعلام مي نمود كه ننموده است .

3 - چنانچه مقصود دادگاه از عبارت ( لازم مرسوم گشته ) اين معني بوده باشد كه شروط ابتدائيه و از جمله شرط عدم عزل وكيل ( به نحو تعهد ابتدائي لازم شناخته شده و قيد ضمن عقد خارج لازم ضرورتي ندارد مسلم است كه تعهدات ابتدائيه از عنوان عقود جدا مي باشد و لازم بودن آنها نه در عرف ثابت است و نه در شرع و نه در قانون و چنانچه منظور دادگاه از جمله مزبور اين بوده باشد كه خود عقد وكالت لازم شناخته شده اين هم بطلانش از واضحات است .

4 - دادگاه جهت اثبات لازم بودن عقد وكالت و يا شرط عدم عزل وكيل علاوه بر دليل مرسوم شدن لزوم به ماده 10 قانون مدني و شمول آن نسبت به مورد بحث اشاره مي نمايد و حال آنكه نه عقد وكالت از عقود موضوع ماده مزبور است تا از اين طريق عقدي لازم به شمار آيد و نه شرط عدم عزل وكيل در ضمن عقد خارج لازم از مصاديق ماده مزبور مي تواند بوده باشد .

5 - يكي ديگر از وجوهي كه دادگاه براي لازم بودن عقد وكالت در نظريه مرقوم عنوان نموده عبارتست از اخذ امتيازاتي توسط وكيل از موكل اعم از مادي و معنوي و حال آن كه وصول مبلغي به عوض دادن وكالت به غير تاثيري در حكم وكالت از حيث جائز بودن آن ندارد و اساسا" عقد هر چه بوده باشد و شرط به هر شكل كه صورت گرفته باشد داراي احكام مخصوص به خود است و وجود امتيازات يا عدم وجود امتيازات در احكام اين عقود و شروط پس از واقع شدن آنها اثري نخواهد گذاشت بنا به مراتب و نظر اينكه خوانده با اشاره به الزام آور بودن عقد مذكور بين طرفين در اين مقام بر آمده كه شرط ياد شده در وكالتنامه را به خاطر اينكه در ضمن عقد خارج لازم قيد شده بوده از شروط لازمه قلمداد نمايد و ظاهرا" نتيجه گيري دادگاه از دلايل و وجوه مذكور در صدر نظريه مزبور عبارت از آن است كه خود عقد وكالت در مورد بحث از عقود لازمه ونتيجتا" الزام آور است فلذا نظريه صادره را مخدوش اعلام مي دارد ) مقتضي است كه دادگاه در خصوص موضوع مورد اعتراض خواهان يعني عدم وقوع عقد خارج لازم آن گونه كه در وكالتنامه بيان شده رسيدگي و اتخاذ تصميم مقتضي نمايد .

 مرجع :

كتاب وكالت و عقد ضمان و احكام راجع به آن

تاليف يدالله بازگير , انتشارات فردوسي , چاپ گيتي , 79

 

معرفي وكيل :: انتشارات الكترونيك :: گزيده آرا :: آرا متهافت :: تنقيح مقررات :: پرونده

 

.: علي مكرم Ali Mokaram , Tel: 88731719, 88754208 Copyright © 2011 :.